سه مقاله / رضا زاده کانون کرمانشاه
اندیشه وهنر معلم
راه معلم: مابایدبرای رسیدن به دموکراسی ازکودکان آغازکنیم،تنهاراه رسیدن به دموکراسی آموزش وپرورش است.

سه مقاله 

رضا زاده

 1-     قابل توجه بازنشستگان و فرهنگیان گرامی

مدتی است در فضای مجازی،تعدادی از همکاران اقدام به تشکیل گروهای مجازی میکنند،وهر کدام به شیوه های مختلف به دنبال مطالبه گری هستند ،نفس این عمل خیلی خوب است! خدا را شاکریم که جامعه بازنشستگان و فرهنگیان به دنبآل مطالبه گری هستند،و  تاحصول نتیجه از پای نخواهند نشست، حتی اگر در این مورد عمرمان کفاف ندهد،خرسند خواهیم بود که در این راه کوتاهی نکرده ایم ودرحد توانمان به دنبال رفع تبعیض بوده ایم،هرچند حاکمیت هم با انواع واقسام اهرمهای سرکوب سعی در به انفعال کشاندن ما داشته. جامعه فرهنگیان برخود می بالد که در این راه هزینه های سنگینی را در طول فعالیت ۱۸ساله تشکلهاتحمل نموده،و شاخص ترین معلمها را با احکام سنگین قضایی محکوم کرده!وما همچنان مصر برای گرفتن حقوق پایمال شده خود گام بر می داریم.

چند نکته قابل توجه را به سمع و نظر همکاران فرهیخته جلب مینمایم،

عده ای از همکاران در فضای مجازی اقدام به تشکیل گروهای کشوری و استانی زیادی نموده اند که مایه ی خوشحالی جامعه فرهنگیان است،وبه روشهای رایج همکاران را تشویق به فعالیت صنفی میکنند، اما در ارائه تحلیلشان از مفاهیم انفعالی وانتقال ان به صورت غیر مستقیم در بین همکاران استفاده می نمایند!

عده ای با نشر بعضی کامنتها که هیچگونه سنخیتی  با کار تشکیلاتی و صنفی ومطالبه نگری ندارد وفقط جنبه حمایتی از ایدئولوژی حاکم بر جامعه دارد،سعی در الغا ترس در بین همکاران را دارد.لازم است به اطلاع این افراد برسانیم که هر فرد یا گروهی بخواهد افکار بازنشستگان و فرهنگیان را به سمت انفعال ببرد منتهی به شکست میباشد،وارسال پستهای حمایتی از بعضی نهادها ،هیچ تزلزلی در اراده بازنشستگان و فرهنگیان برای پیگیری خواسته های خود بوجود نخواهد آورد.

ما همچنان به شیوه های متداول به دنبال خواسته های قانونی خود هستیم،و مصر به ادامه ان،

هرچند در طول ۱۸ سال فعالیت تشکلها بعید میدانیم که مسئولان نظام خواسته های قانونی ما را نشنیده ویا درک نکرده باشند،و صدای اعتراض ما را نشنیده باشند،وبی عدالتی در پرداخت باز نشستگان را ندیده باشند !

در این صورت ما همچنان به شیوه های مختلف سعی خواهیم نمود صدایمان را به گوش مسئولان برسانیم،ودر یک اقدام هماهنگ شده ما بار دیگر صدای اعتراضات را به گوش دولتمردان خواهیم رساند!

به امید اتحاد هرچه بیشتر بازنشستگان.

===========================

                  

2-          نگرش کار صنفی وسیاسی و تفاوتهای آن

با توجه به پیشرفت و صنعتی شدن جوامع مختلف ،ابزارهای دستیابی به حقوق صنفی وسیاسی هم تغییر کرده،در ادوار گذشته،مردم برای رسیدن به حقوق اجتماعی خود به اشکال گوناگون زحمت می کشیدند،از قبیل دامداری ،کشاورزی ، کارگری،وتا حدودی کارهای نیمه صنعتی،دولت و حاکمیت  خود صاحب ابزاروزمین بودند،رعیت کارگر و مزد بگیر،رعیت چاره ای جز اطاعت نداشت! چون گرسنه می ماند! اما با شیوه های معمول گاه،از اطاعت محض سر باز میزد،و بر علیه نابرابری اعتراض می نمود،در واقع اعتراض او یک اعتراض مدنی و صنفی بود! اما چون دولت یا دولتها، مالکان اصلی و صاحبان زمین و ابزار بودند ،کاری از پیش نمی بردند،ولی با ظهور ماشین و تکنولوژی و جهانی شدن صنعت،عرصه ی جدیدی در روند کاری او پیش آمد،با تاسیس کارخانه ها وکارگاها وفعالیت کار گران ونیاز به نیروی کار  ،آنها را وارد  حوزه جدیدی از شیوه اخذ مطالباتشان نمود، معلم هم در ابتدا نقش مزد بگیررا داشت،تفاوت چندانی با کار گر نداشت،با تاسیس وزارتخانه ونیاز به یک سامان دهی برای پرداختن به مسیله آموزش در کشور های جهان ،این قشر هم وارد یک سیستمی شد که باید خدمت خود را به جامعه ارائه دهد ودر ازای آن مزدبگیرد،تصدی گری دولت با تاسیس کارخانه ها وارد مرحله جدیدی شد تا جاییکه سرمایه داری اوج گرفت ،در واقع سرمایه دار ودولت دوبازوی قدرتمند بودند که با اعتراف ناجوانمردانه شان توانستند منافع مادی این دو گروه بزرگ را روانه جیب خود کنند،واز قبل این منافع استثمار شده مبلغ ناچیزی را هم به آنها بدهند ،از این رو اعتراضات کارگران و معلمان همواره در جلو پیشخوان دولت و سرمایه دار بوده،واین دو نهاد با استفاده از تصویب قوانین ظالمانه ونیروی سرکوبگر اعتراض آنها را گاهی خاموش وبرای مدتی به محاق ببرند .

اما یک تفاوت اساسی بین فعالیت حزبی مانند کارگر و معلم وجود دارد،حزب کار گر حکومت را بر اساس دستمزد عادلانه انتخاب می کند، که در صورت عدم توجه دولت به خواست آنها تغییر سیستم را در کارنامه خود دنبال می کند، اما شیوه مطالبه گری معلمان که همان شیوه حزب کارگر میباشد ،خواهان تغییر سیستم دولت و حکومت نیست،بلکه اهدافشان فقط احیای آموزش وپرورش به شکل مدرن و قواعد پذیرفته شده در جهان میباشد،و رسیدن به یک دستمزد عادلانه یا همان وضعیت معیشت پذیرفته شده در دنیا،   و چندان به تغییر ساختار برای دستیابی به اهداف تمایلی نشان نمیدهد.

  بنابراین،نگرش جامعه معلمان در هر کشوری هم میتواند سیاسی باشد ،اما نه سیاستی که به دنبال بر اندازی ساختار کنونی باشد، بلکه در فرایند کاری،  او خواهان تغییر و تحول آموزش وپرورش مطابق با استانداردهای جهانی باشد،او به دنبال پویایی است،او به دنبال تغییر ساختار آموزشی مطابق با آموزه های مورد تایید دنیای امروز است،اینجاست که برای رسیدن به اهدافش ،برنامه کار و فعالیت صنفی وتشکلی را دنبال می کند،در واقع مرز بین تفاوت فعالیت صنفی وسیاسی فاصله کمی است اگر باور داریم برای رسیدن به یک نظام آموزشی مطلوب،که در کنار آن منزلت و معیشت معلم رعایت شود.نیاز مبرم به باز بینی و تغییر نگاه  جدی داریم.چراکه به استناد نظریه پردازان جهان در عرصه آموزش وپرورش ناهنجاریهای جهان امروز ناشی از عدم توجه دولتها به سیستم آموزشی انهاست،و معلم آنها یک آموزش دهنده سواد وانتقال معلومات صرف نیست،بلکه  فعالیت معلم در تمام عرصه های اجتماعی ،اخلاقی،سیاسی،و فرهنگی جامعه را در بر می گیرد،ولی توجهی به هرکدام از این مقوله ها خسارتهای زیادی را به جامعه تحمیل می کند،همچنان که ما شاهد بی بند وباری سیاستمداران در جهان امروز هستیم،که به علت عدم توجه کافی به سیستم آموزش وپرورش کشورها چه کشتارهای بیرحمانه ای را در سطح وسیعی از جهان به راه انداخته اند،ابعاد کار معلم گسترده تر از آن است که بخواهیم در چند خط وظایف اورا بیان کنیم،یک معلم هم سیلی است،هم پزشک است،هم درمانگر وهم مربی وهم قاضی ،چرا که اوست انسان را می سازد و اورا برای اداره امور ممکن آماده میکند، پس نمیتوانند به قاعده های بنا شده توسط حکومتیان بی تفاوت باشد، شیوه کار صنفی یعنی اینکه اگر چیزی به اشتباه در سر جای خود قرار داشت،سر جایش بگذارد،ویا در جهت بهینه سازی ساختارهای معیوب اقدام کند،ولی اگر با شیوه های غیر متعارف خواستند اورا باز دارند،باید اعتراض کند،چرا که اگر اعتراض نکند رسالت خود را انجام نداده،مثل یک رفتگر که کارش نظافت زیباسازی شهراست ،اگر اینکار را کننده اتفاقی می افتد؟

فعالیت صنفی معلمان زمانی به یک اعتراض همه جانبه مبدل شد ،که اوضاع معیشتی این گروه مرجع بزرگ در معرض خطر قرار گرفت ودولتها وقت و حاکمیت هیچ گونه واکنشی دال بر وضع بهبودی آنهانشان ندادند،و موضع خصمانه ای را بر علیه آنها اتخاذ کردند،و هزینه سنگینی را بر نیروهای فعال کشور تحمیل کردند،تاجاییکه بعد از گذشت ۳۸ سال هیچ افق روشنی در دور نمای سیاستهای آموزشی دیده نمی شود، وهرسال که می گذرد، با خرابیها و کمبود بودجه و ناکارآمدی سیستم آموزشی بیشتری مواجه هستیم ،اگر مسئولان ما که از میان اقشار ضعیف جامعه روئیده اند، وپستهای مدیریتی و کلیدی مملکت را در دست گرفته اند اطلاع وآگاهی ودانش لازم در حوزه کاری خود می داشتند ،نظام آموزشی ما به چنین پایایی گرفتار نمی شد.اگر مسئولان مدارک درستی از احزاب وتشکلهای معلمان می داشتند ،حال اوضاع ما چنین نبود؟چرا که احزاب و تشکلها ی معلمان می توانند مانند یک بازوی توانا در کنار سازمان مطبوعات قرار گیرند وبه آن هایاری رسانند؟

و هیچ گاه سیستم آموزشی ما گرفتار چنین چالشهای عمیقی نمی شد !

در یک تشکل صنفی ماهیت دولت برای اعضا آن بسیار حائز اهمیت است،زیرا باید بدانند سیاستهای دولت در جهت تخریب سیستم آموزشی است ،یا خیر؟

اگر تشکل صنفی مطابق سیاستهای تخریبی دولت گام بردارد ،تفاوتی با خود دولت ندارد، یک تشکل حاکمیت قانون و التزام آن را زمانی می پذیرد که این قانون در جهت منافع کشور باشد،آیا در این ۳۸ ساله عمر انقلاب کدام یک از دولتهای منصوب گامی در جهت منافع آموزش و پرورش که منافع مردم ایران در آن نهفته است بر داشته؟

ماهیت دولتها در هر زمان باید برای احزاب مشخص باشد،اگر دولتها قدم در مسیری بگذارند، که منافع ملت را به هیچ حساب کنند ،در نتیجه احزابی که همسو با سیاست دولت باشد ،برای مردم نیست بلکه علیه مردم است .

اگر نگاهی به سیاستهای کلی نظام بیندازیم،می بینیم که اهداف غایی آن ساختن انسانی متعهد و مسئولیت پذیر برای جامعه است،که محقق نشده،واین ۳۸ سال فقط شعارداده شده،و سیاستهای کلی نظام هم درجهت اغنیا ی جامعه بوده، ودر حد شعار باقی مانده!  سیاستگذاران آموزشی هم حاضر به پذیرش سیاستهای شکست خورده خود نیستند ،و سعی در ابقا تزهای ورشکسته دارند،ما میدانیم دولتهای روی کار آمده تا کنون چه دسته گلهایی را به آب داده اند،آیا با توجه به عملکرد این دولتها معلم میتواند،اهداف صنفی را به جلو ببرد؟همین قوانین موضوعه برای اجرا  توسط همین دولتها وضع شده ،پس معلم درجهت اجرای سیاستهایی قدم بر میدارد،که دولت پاک دستان واصول کرایان را تدوین کرده اند،

یک تشکل صنفی یا باید مستقل باشد ،یا وابسته!در صورت مستقل بودن هم باید منتظر هزینه باشد ،چرا که سیاستهای کلی نظام وجود تشکلهای مستقل را بر نمی تابد.

================================ 

 

3-          ورود آموزشیاران نهضت سواد آموزی به وزارت آموزش و پرورش  

سیستم آموزش وپرورش در جهان امروز یک سیستم پذیرفته شده، بر اساس نیازهای جامعه امروز میباشد . وتمام قوانین آن منشعب از تجربه و نظریات دانشمندان در عرصه آموزش میباشد،وبرای رد یا قبول هر نظریه سالها زحمت کشیده شده،و ابعاد وسیعی از تعلیم وتربیت را در بر میگیرد!  و کشورهای پیشرفته جهان با استفاده از رعایت همین قوانین است که توانسته اند ،یک سیستم پویا و کارآمد را به جهانیان عرضه کنند وخود نیز از آن سود ببرند!کشورهایی که نتوانستند از این الگو استفاده کنند عقب ماندند،ولی معضلات آموزشی در کشورهای عقب نگه داشته شده به مراتب در سرویس دهی به نو آموزان بیشتراست،روی این اصل در کنار سیستم اصلی آموزش وپرورش ،نهادها ویا سازمانهایی بوجود آمدند ،که بتوانند خلا هایی که در امر آموزش بوجود آمده آنها را پر کنند .

در ایران نهضت سواد آموزی بوجود آمد،که کارش با سواد کردن افراد جا مانده از تحصیل است،که عمدتا بزرگسال بوده و تفاوت بسیاری بین آموزش در بزرگسالان و آموزش در کودکان دارند.

این سازمان مثل هر نهاد دیگری قاعدتا باید ساز وکاری خودش را داشته باشد،ودرامرآموزش نباید تداخلی در این دو نهاد صورت بگیرد!  اما به دلیل گم شدن مسئولیتها و هرج ومرج و دخالت دیگران در تمام سازمانها،گاه مسئولان کشور وظیفه اصلی خود را هم فراموش میکنند،وبا انجام کارهای کارشناسی نشده مسیر کردند را به بیراهه برده ومی برند،

درآموزش و پرورش  دوره تربیت معلم  ۲ ساله ودر طول این مدت معلم با آموختن، روشهای تدریس،انواع روانشناسی های تربیتی وتدریس،جامعه شناسی،پا به عرصه معلمی می گذارد،ولی ورود معلمان نهضت سواد آموزی به سیستم آموزش و پرورش نه تنها مشکلی را حل نمی کند ،بلکه مشکلات فزاینده ای را هم به این سازمان تحمیل میکند .(هدف بنده این نیست بگویم چه کسی با سواد ویا چه کسی بی سواد است(

بلکه هدف جابجایی افرادی است ،که هرکدام جایگاه وساز وکار خودشان را دارند.

با اینکه ۳۸ سال از عمرانقلاب می گذرد سازمان آموزش و پرورش شده یک موئسسه کاریابی برای فرزندان بیکار انقلاب! ورود خیل بیکاران درجامعه اعم از آموزشیار افراد دیگر که با واسطه وارد این دستگاه شده اند. بنده هم باور دارم همه باید شغل داشته باشند. اشتغال حق هر ایرانی است ، اما با چه هدفی؟به چه قیمتی؟

طبق جدول نیازهای مازلو بیچاره ملتی که در گیر پله اول این نیازها باشد .

نان ،مسکن ،امنیت و.....

پس ما تا موقعی که از پله اول عبور نکنیم، آرامش لازم برای پرداختن به درک مسائل بعدی را نخواهیم داشت .

چون در طول این ۳۸ سال عمر با برکت انقلاب،مسئولان حاکمیتی به دلیل سوء مدیریت نتوانسته اند مشکلات اقتصادی ،سیاسی؛و فرهنگی کشور را بر طرف کنند. وما هر روز که می گذردشاهد سقوط تمام ارزشهای اجتماعی گذشته .

وهر روز که میگذرد شاهد سقوط خانواده هایی هستیم که به علت نداری ارزشهای خود را به تاراج میدهند .

راستی چه کسی مقصر است؟

لاجرم ما به جای اینکه بدانیم چگونه اعتراض کنیم! نوک تیز شمشیرمان را فقط متوجه خودمان میکنیم،غافل از اینه هر دو سوز داریم

طبق نظریه مازلو

جامعه معلمان نه مسکن مناسبی دارند،نه قدرت خرید مناسبی برای مایحتاج روزانه خانواده خود ،ونه از امنیت شغلی بر خوردارند!چرا که معلمی که اعتراض کند این ذهنیت را دارد، که فردا چه برخوردی با او می شود ،آیا با چنین اوضاعی ما باید به هم بتازیم  وصبوریمان را فقط برای سازش با قوانینی که حق ما را نادیده می گیرد به خرج دهیم.

 

========================= 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

پنج شنبه 12 اسفند 1395برچسب:, :: 4:43 :: نويسنده : *** راه معلم ***

مابرای رسیدن به دموکراسی،بایدازکودکان آغازکنیم ////////////// ///////////////
درباره ی سایت

به سایت اندیشه وهنر معلم خوش آمدید.>>>>>>>>>>>> راه معلم : ماناچاریم دموکراسی راازکودکان آغازکنیم. / تنهاراه رسیدن به دموکراسی آموزش وپرورش است./ آموزش دموکراسی ازگفت وگو آغازمی شود./کودکان رابایدبه شنیدن حرف همدیگرعادت دهیم/ وجدان بیدار/ پذیرش منطق /تعادل عقل و احساس / پرهیزازمفت خوری / رعایت قانون جمع / برتری منافع جمعی بر منافع فردی / این تفکر که "هیچکس بدون اشتباه نیست."رابایدبه کودکان بیاموزیم. /// اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی : دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. //// اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی : احزاب، جمعیت‏ها، انجمن‏های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته‌شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ‌کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبورکرد.
تنهاراه رسیدن به دموکراسی آموزش وپرورش است ..........
">
تازه ها
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 74
بازدید ماه : 57
بازدید کل : 5569
تعداد مطالب : 169
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1